خروس از دير باز به عنوان سمبل فرانسه شناخته شده است . در زمان روم باستان كه تمامي سرزمين هاي خوش آب و هواي جنوب اروپا و سواحل مديترانه قلمرو روم به حساب مي آمد- سرزمين كنوني فرانسه يا بخشي از آن گل ناميده ميشد. و روميان اهالي آن سرزمين را
Gauloise
ميگفتند. اين كلمه در عين حال در زبان لاتين معناي ديگري هم داشت كه همانا خروس بود( به شباهت تلفظ آن با خروس در زبان پارسي هم توجه كنيد(
اين تشابه نامي به همراه خواص ذاتي اين پرنده كه جنگجويي و قدرت جنسي مردانه بود باعث شد تا كم كم جوانان گل خود را منسوب به خروس كنند و نقش اين پرنده جنگجو را بر لباس هاي جنگي خود و بر در و ديوار شهر ها نقاشي كنند. اين روال در دوران سلطه كليسا بر اروپا هم چنان ادامه داشت و مجسمه هاي برنزي خروس به عنوان تزيينات كليسا ها نيز به كار ميرفت.
اما ناپليون نظر ديگري داشت! او خروس را مظهر شهوت راني و بي منطقي ميدانست و عقيده داشت مردم فرهيخته فرانسه نبايد چنين پرنده اي را سمبل كشور خود بدانند. او سعي كرد تا عقاب را جايگزين خروس سازد . اما چندان موفق نشد . به ويژه اينكه همسايه و رقيب قديمي فرانسه يعني آلمان پيش تر عقاب را سمبل خويش قرار داده بود. در گرماگرم اشغال فرانسه در جنگ دوم جهاني گروه هاي مخفي مبارز كه بر عليه اشغال گران آلماني ميجنگيدند دوباره خروس را به عنوان سمبل خود بر گزيدند كه به زعم آنها نشانه دليري و جنگاوري بود.
پس از اتمام جنگ و پيروزي متفقين دوباره خروس جايگاه تاريخي خويش را به دست آورد و به عنوان سمبل فرانسه در جهان شناخته شد.