یکشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۲

در شهر

راننده تاكسي از عباس آباد به سمت ونك پيچيد و سرعتش رو كم كرد تا ظرفيت خالي تاكسي اش را كه نفر دوم صندلي جلو بود پر كند
پسرك هفت هشت ساله اي از كنار پنجره با صدايي بلند و لحن محكم گفت: آقا من پنجاه تومن ميدم جلوي در پارك ساعي پياده ميشم. بيشترم نميدم. سوار شم؟ راننده با اخم گفت بيا بالا. پسرك سوار شد و كنار جواني كه روي صندلي جلو نشسته بود كز كرد . راننده همين كه راه افتاد براي اينكه پسر بچه را دست بيندازد با لحن تمسخر آميز گفت: پنجاه تومن زياده بيست و پنش تومن بده. پسر بچه چيزي نگفت.همين طور به رويرو خيره شده بود. چند دقيقه بعد كه تاكسي به پارك ساعي رسيد پسرك با همان لحن محكم گفت: جولوي در پارك نيگه دار پياده ميشم. تاكسي كه ايستاد پياده شد. درب رو بست و پنجاه توماني مچاله شده را به رانند داد و در حاليكه خنده موذيانه اي تمام عرض صورت تيره اش را پر كرده بود گفت: بيست و پنش تومني ندارم. اين پنجاه تومن رو بگير بيست و پنش تومن باقيشم مال خودت !!

یکشنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۲

انسان از بدو تولد آزاد است!

او هيچ اختياري در آمدن يا نيامدنش به اين دنيا
ندارد. پدر يا مادر يا هردو- جهت ارضاي خواسته هاي خود و بي توجه به خواست هايي كه او در آينده خواهد داشت ، تصميم ميگيرند كه به دنيا بيايد در جايي از كره خاكي كه پدر و مادرش ميخواهند به دنيا مي آيد. مليت آنها را ميگيرد. به زبان آنها سخن گفتن مي آموزد. نامي را كه آنها برايش برگزيده اند يدك ميكشد. با شرايط مالي آنها خو ميگيرد. به سليقه آنها لباس ميپوشد. آنچه را برايش انتخاب كرده اند ميخورد و مينوشد و...تا زماني كه خود به تلافي محدوديت هايي كه از زمان تولد داشته نقشي را كه طبيعت در چرخه زندگي بر عهده اش گذاشته اجرا كند.

آري انسان از بدو تولد آزاد است آن طور كه ديگران مي خواهند زندگي كند

با محروم ساختن افراد در يك سيستم بسته از اولين و بديهي ترين حقوق خود و بازگرداندن بخشي از آن حقوق به عنوان پاداش در ازاي خوش خدمتي يا سرسپردگي، گردانندگان سيستم به نازل ترين بها و كمترين زحمت، كنترل خويش را بر سيستمي حفظ ميكنند كه افراد آن در اثر همين محروميت دايمي دچار تخريب شخصيت و پايين بودن سطح عزت نفس عمومي هستند. خواسته هاي آنان در حد نياز هاي اوليه زندگي پايين آمده و سر سپردگي تملق و چاپلوسي سران سيستم را تنها رمز بقا ميدانند. كليد ادامه اين وضعيت جلوگيري از جريان اطلاعات از بيرون سيستم بسته به داخل است. چنين سيستمي با توجه به ماهيت بسته خود فاقد پويايي و بالندگي است زيرا افراد و اجزاي داخل آن براي سقف هاي پرواز بلند نه تنها تشويق نميشوند بلكه به شدت از آن منع ميگردند. سيستمي كه دچار ركود و عدم پويايي است ، دير يا زود محكوم به زوال است.

پنجشنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۲

هر روز كارش همين شده. صبح ميره شب مياد. بدون اينكه بگه داره چيكار ميكنه و كجا ميره. ديگه خسته شدم ازش. فكر ميكنه سرم نميشه. فقط با نگاه كردن تو چشاش همه چيزو ميفهمم. حتي مامانم هم نميتونه اينفدر بابام رو بشناسه. شايد به خاطر اينكه چشماي من شبيه چشماي خودشه.
"من به تنهايي خود معتادم." خيلي تنهام مثل هميشه. الان آماده ام لباس پوشيدم و منتظر بابامم. به اميد اينكه زنگ خونه رو بزنه. ساعت 10 شبه. قرار بود برم رانندگي ياد بگيرم. ولي مثل اينكه بايد مثل ديشب ، 12 شب صداي زنگ رو بشنوم .
نميدونم چرا روي پول دارم حرفام رو مينويسم...

پنج شنبه
81/5/3
10:5PM
مارال

--------------------------------------------------------------------------------جملات بالا با خودكار آبي و با خطي نسبتا خوش و خوانا روي يك اسكناس 500 توماني نوشته شده بود
در ستون حاشيه خبر ها معمولا نكاتي جالب توجه تر از اصل خبر يافت ميشود كه نشان ازباريك بيني خبر نگار يا عكاس خبري دارد.
يكي از نمونه هاي جديدش عكس هاي عكاس ايسنا از حاشيه مراسم استقبال از از رييس جمهور سنگال است . به توالي حركات شخصي كه در پس زمينه عكس ايستاده توجه كنيد!

سه‌شنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۲

Exercise 1

Please fill in the blanks.
از ... ملولم و ...آرزوست


پنجشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۲

و ..
خدا
سال هاست كه مرده
و به جايش
بت ها نشسته اند
سه بت اعظم
زر و زور و تزوير
در راس خدايان
حكومت ميكنند
و مردم
در پايشان
قرباني ميكنند
و يه جاي گوسفندو بز
عشق را سر ميبرند
و صداقت را
و محبت را
و با خون اين قربانيان
گونه هاي بت هارا
سرخ نگه ميدارند
در معبد دهكده كوچك جهان

چهارشنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۲

فرمول صفرم وبلاگ نويسي:
تعداد پست هاي وبلاگ در واحد زمان متناسب است با عكس راندمان كاري در محل كار و امور منزل نويسنده اش به توان دو!

شنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۲

عزيزم تولدت مبارك...
جمعه برفي در تهران










پنجشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۲

مرثيه خواني دردي را دوا نميكند!

كاش اين همه اشك و آه و ابراز همدردي و ناله و فغان و وا نفسا را زود فراموش نكنيم. كاش از اين دست حوادث درس بگيريم . اشتباه ها كاستي ها بي برنامه گي ها يي كه باعث تلف شدن جان هزاران انسان و از دست رفتن سرمايه هاي ملي كشور است را در پس ناله و شكايت از اين و آن پنهان نكنيم. ياد بگيريم كه رعايت موارد ايمني هرچند كوچك ميتواند نتايج بسيار مهمي در بر داشته باشد. تماشاي عكس هاي اجساد بي پايان و زنان و مردان خاك آلود و غم زده اگر چشمان ما را به سوي واقعيت باز نكند جز بر انگيختن احساساتي كه دير يا زود فراموش ميشوند چه حاصلي دارد؟ كساني كه دست اندر كار انبوه سازي مسكن هستند از مديران ارشد تا ناظرين ساخت ، بايد با ديدن اين انبوه مردگان به رعايت و اجراي قوانين ايمن كننده ساختمان بيانديشند و اين موارد را بي اهميت ندانند. دست در جيب كردن و پرداخت كمك نقدي پا جنسي شايد گرسنگي و بي پناهي امروز كودكي را دوا كند اما اين كودك و هزاران كودك امثال او نياز به سرپناهي دارند كه اگر بار ديگر لرزيد بر سرشان فرو نريزد.
عكس هاي ماهواره اي از شهر بم يك روز پس از زلزله
عكس هاي مركز تحقيقات و مسكن از ويراني هاي ناشي از زمين لرزه بم .
به ديوار هايي كه به علت داشتن بادبند*، حتي با وجود تغيير زاويه پابرجا مانده اند توجه كنيد.
چهار چوب در ها و نيز كنار ستون ها نيز نسبت به ساير نقاط ساختمان (‌حتي در ساختمان هاي خشتي) از مقاومت بيشتري برخوردارند.
---------------------------------------------------------------
* Bracing