یکشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۳


Ice in Desert.

Sun Set in desert-south of Dashteh Kavir

Arusan village

Camping in desert-Mesr Village
براي از پاي در آوردن شير پير و مريض نياز نيست به يك باره كارش را بسازيد. تنها چند زخم به زخم هايش اضافه كنيد و بگذاريد كه كرم ها سوسك ها و موش ها باقي كار را يك سره كنند.

چهارشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۳


Cold & Dark

Baaghali va Labuye daagh...

سه‌شنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۳

در حين چرت زدن پشت ميز كار ناگهان زد زير خنده و گفت
ميگم بديم يه جفت چشم رو پلكمون نقاشي كنن تا بتونيم راحت بخوابيم و كسي نفهمه!!
***

در اين تركيب عزاداري و ترقه بازي و شب عيد وولنتاين اوضاع خراب اقتصادي و كاهش بهاي بورس و شايعه حمله امريكا و چك و چونه زدن حضرات با اروپايي ها و آتش سوزي و قطع و گاز و ...
به قول شاعر:
ديگه حالي به آدم ميمونه ؟ نه والا
احوالي به آدم ميمونه ؟ نه بلا
***

جمعه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۳


Green-White-Black