دوشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۳

امسال را با يك سفر 8 روزه به استان هاي جنوب غرب و غرب كشور شروع كردم . طبيعت بسيار زيبا و متنوع اين مناطق تحت تاثير ارتفاعات زاگرس و رطوبتي كه در اين ارتفاع تبديل به بارش ميشوند بسيار سرسبز و متفاوت از نقاط مركزي فلات ايران است. جنگل هاي بلوط و بادام وحشي به همراه مراتع بسيار زيبا به خصوص در اين فصل بسيار چشم نواز و زيبا است.
مناظر زير مربوط به جاده سميرم به ياسوج است كه در روز 29 اسفند برداشته شده اند.












چهارشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۲



سالي ديگر رو به اتمام است. لحظاتي زود گذر و كوتاه كه به آغازي دوباره مي انجامد. سال پيش هنگام تحويل سال چه آرزو كرديم؟ يادمان هست؟ و امسال چه آرزو خواهيم كرد؟


سال نو آنگونه باد كه ميخواهيد

لب تان پرخنده دل تان پر مهر در سال نو

یکشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۲

اتومبيل هِنري!

روزهاي يك شنبه در شهر هاي بزرگ اروپا و امريكا در سال هاي آغازين قرن بيستم زمان فخر فروشي طبقات متمول و ثروت مندان آن روز جوامع اروپايي و امريكايي بود. آنان سوار بر اتومبيل هاي خود در خيابان ها مانور ميدادند و تمول و موقعيت بر تر خويش را به رخ پياده ها ميكشيدند.
در همان اثنا يك سياست مدار امريكايي به نام ويلسون اخطار كرد كه روند خطرناكي كه ثروت مندان در نمايشي از خودپسندي براي پيادگان پيش گرفته اند، منجر به تحريك مردم و رشد افكار چپي ( سوسياليستي ) مي شود. اين اخطار نلسون، هنري فورد صنعت گر معروف را بر آن داشت تا طرحي را كه براي توليد انبوه خودرو آغاز كرده بود در راستاي توليد اتومبيل هاي ارزان ، ساده و كارا به كار گيرد.
او كارخانه خود را در شهر ديترويت - كه از آن پس نام آن مترادف با صنعت خودروسازي امريكا شد – بنا نهاد و ضمن آموزش روش توليد انبوه خودرو در خط توليد ابداعي اش به طراحي يك مدل خودرو به نام فورد مدل تي پرداخت. اين روش توليد انبوه به سرعت در تمام امريكا همه گير شد و داشتن خودرو شخصي را از انحصار ثروتمندان خارج ساخت. به اين ترتيب ‌طبقه متوسط جامعه آن روز امريكا با پرداخت اقساط ماهيانه ، ميتوانستند صاحب يك خودرو شوند. فورد مدل تي كه بر اساس نياز هاي متفاوت در چند تيپ متفاوت به بازار عرضه ميشد، كم كم از اجزاي اصلي جامعه امريكايي آن روز شد. مردم در آن روزگار از آن با عنوان اتومبيل هِنري (‌نام كوچك هِنري فورد) ياد ميكردند. اين خودرو به عنوان وسيله گردش و تفريح مردم در آخر هفته، خودرو سازماني پليس، آمبولانس، تاكسي و حتي وسيله نقليه گانگسترهاي معروف آن زمان استفاده مي شد. شايد به توان گفت وجود اين خودرو حتي فرهنگ و مسير آينده اجتماع امريكاييان را تحت تاثير قرار داد . عمومي شدن وسيله نقليه شخصي به خانواده ها اين امكان را ميداد تا به جاي گوش دادن به موعظه و دعا و نيايش كليسا ، يك شنبه هاي خود را در خارج از شهر به تفريح بپردازند و اين امر با عكس العمل هاي منفي كشيشان روبرو شد. اگر اين اتفاق در قرون وسطا مي افتاد چه بسا هنري فورد را هم به شعله هاي آتش ميسپردند! از سوي ديگر امكان سفر به شهرهاي كوچك و دور افتاده باعث رونق اقتصاد اين نقاط شد. داشتن اتومبيل در آن زمان چنان اهميت پيدا كرد كه در دهه سي ميلادي همزمان با بحران فراگير اقتصادي در امريكا مردمي براي گذر از بحران مجبور به فروش دارايي هاي خود بودند،‌ اتومبيل هاي فورد خويش را به عنوان آخرين گزينه براي فروش در نظر ميگرفتند. در طول نوزده سال توليد اين خودرو از 1909 تا 1927 قيمت تيپ Touring كه عمومي ترين تيپ آن بود به تدريج از 850دلار به كمتر از نصف يعني 380دلار كاهش يافت و اين به معني سهولت هرچه بيشتر خريد آن از سوي طبقات پايين جامعه و عمومي تر شدن استفاده از خودرو در امريكا بود.



Ford T , Touring 1914

اين اتومبيل به عنوان بازيگر بسياري از فيلم هاي سينماي دهه هاي 20و 30 ميلادي ايفاي نقش كرد. هنوز هم بسياري افراد باذوق و كلكسيونر هاي اتومبيل هاي كلاسيك
نمونه هايي از فورد تي را به عنوان بخشي از تاريخ و فرهنگ امريكا با دقت نگاه داري ميكنند و در سايت هاي اينترنتي به تبادل اطلاعات خويش در مورد آن مي پردازند.

جمعه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۲

كودك خياباني- سوژه اي تكراري


پنجشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۲

نظر سنجي سايت BBC

سايت خبري BBC در يك نظرسنجي سوال هايي را در مورد وضعيت آينده جهان در سال 2015 ميلادي مطرح كرده است. اين نظر سنجي به 6 زبان انگليسي- اسپانيولي – روسي – عربي – فارسي و اردو انجام شده است و نتايج اين نظرسنجي به تفكيك زبان – منطقه – جنسيت و سن نمايش داده شده است. صرف نظر از اينكه گزينه هاي انتخاب شده براي پاسخ پوشاننده برخي از موارد مطرح شده نيست مقايسه نتايج نكات جالب توجهي را آشكار ميكند . به عنوان مثال در پاسخ به پرسش : آيا در جامعه شما برای برابرسازی حقوق زن و مرد بايد بيشتر کار شود؟ درصد بسياري از عرب زبانان اردو زبانان و حتي روسي زبانان (‌همسايگان ما!) پاسخ داده اند كه : خير (مردان و زنان متفاوتند )‌در حاليكه در بين فارسي زبانان به همراه اسپانيولي زبان و انگليسي زبانان درصد بسيار كمي اينگونه پاسخ داده اند. نمودار هاي مربوط به اين پاسخ ها را ميتوانيد در اينجا ببينيد.

چهارشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۲

ماندگار

مجلس شوراي ملي ۱۹ اسفند ۱۳۴۲ اداره انتشارات و راديو را تبديل به وزارت

اطلاعات و جهانگردي (ارشاد امروز) كرد و نصرت الله معينيان روزنامه نگار معروف اصفهاني را به عنوان وزير وزارت تازه مورد تاييد قرار داد. قبلاً امور مطبوعات از جمله صدور پروانه نشريات از اختيارات وزارت كشور و پيش از آن شوراي عالي فرهنگ بود. نمايندگان مجلس از معينيان به نام مردي كه در شايستگي او در مديريت، ميهن دوستي و پاكدامني جاي ترديد وجود ندارد ياد كردند و گفتند كه وي از مردان بزرگي است كه ايران در تاريخ معاصر خود به وجود آورده است. معينيان قبلاً مدير انتشارات و راديو و پيش از آن سردبير روزنامه بود.

وي راديو ايران و خبرگزاري پارس را كه دو موسسه مرده بودند با كمترين هزينه و نيروي انساني به صورتي درآورده بود كه با بهترين موسسات مشابه در كشورهاي پيشرفته كوس برابري مي زدند. براي رسيدن به اين هدف، معينيان مقررات استخدامي جداگانه اي را همراه با انضباط سخت و آموزش ضمن خدمت به اجرا درآورد كه در آن پرداخت دستمزدها به صورت روزانه (في المجلس) صورت مي گرفت. حتي از قلم افتادن يك «واو» در يك مطلب جريمه سنگين داشت و همين روش باعث پرورش نسلي شد كه تا سال ها رسانه هاي كشور را با كيفيت خوب اداره مي كرد.

معينيان با ابداع تلفن ۲۷۰۰۰ شخصاً به نظر مردم نسبت به برنامه هاي راديو و كمبودهاي عمومي رسيدگي دقيق مي كرد و اگر از يك موسسه دولتي شكوه و شكايت كرده بودند تا به حصول نتيجه، كار را شخصاً دنبال مي كرد. در زير دفتر ويژه تلفن ۲۷۰۰۰ اقدام هايي را كه درباره هر تماس تلفني مخاطب به عمل آورده بود مي نوشت و امضا مي كرد كه مطالعه آن براي هر پژوهشگر تاريخ مي تواند جالب باشد.

معينيان نامه هاي وارده را در كمتر از ۱۲ ساعت مي خواند و پاسخ مي داد و از دريافت پيشنهاد ها و طرح هاي تازه استقبال مي كرد و حتي آنها را مي خريد. براي هر برنامه راديو، شورايي به وجود آورده بود و تصميمات با نظر شورا اتخاذ مي شد.

در آن زمان كه براي دولت اشاره به كوچكترين ضعفي قابل تحمل نبود، معينيان اجازه پخش برنامه روزانه «در گوشه و كنار شهر» را در پرايم تايم (ساعت ۴ و نيم بعد از ظهر) از راديو داده بود كه ضعف ها و نارسايي هاي جامعه تهران را ضمن گفت و شنود با مردم در بيمارستان ها، كلانتري هاي پليس، دادسراها و كوچه و خيابان منعكس مي كرد. خبرهاي ساير كشور ها بايد از چند منبع گرفته مي شد تا مبادا يك منبع مغرض باشد و وطن ما هنوز نتوانسته معادل سردبيراني كه او در دوران طولاني مديريت خود بر خبرگزاري و راديو پرورش داد توليد كند.

اسدالله علم در بهمن ماه سال ۱۳۴۱ با برداشتن معينيان از سازمان انتشارات و راديو و انتصاب او به وزارت راه اشتباه بزرگي را مرتكب شد كه در به وجود آمدن رويدادهاي خونين بهار ۱۳۴۲ تاثير فراوان داشت. فردي كه از جانب علم جانشين معينيان شده بود اجازه داده بود كه در بهار ۱۳۴۲ دستگاه هاي پخش ساز و آواز راديو را به شهر قم ببرند و در ميدان ها و چهارراه هاي اين شهر با صداي بلند ترانه پخش كنند- كاري كه سابقه نداشت. علم چند ماه بعد متوجه اشتباه خود مبني بر تغيير معينيان از سازمان انتشارات و راديو شد و او را با حفظ سمت وزارت راه بار ديگر به مديريت آن سازمان بازگردانيد كه نخست وزير بعدي پيشنهاد تاسيس وزارت اطلاعات و جهانگردي مركب از انتشارات و راديو و سازمان هاي مربوط را به مجلس داد كه اداره آن به نصرت الله معينيان سپرده شد.

معينيان كه از سوي هويدا كنار گذارده شده بود، بعد با هدف خدمت به وطن و هموطنان رياست دفتر شاه را پذيرفت تا رابط اطمينان بخش و بي غرضي ميان مردم و شاه باشد. ولي، روال كار در دربار طوري بود كه وي امكان كمك كردن به حل مسائل را به دست نمي آورد و در اينجا يك مدير شايسته، بي نظير و ميهن دوست عملاً خنثي شده بود و كار موثري نمي توانست انجام دهد. بسياري از اصحاب نظر خارج ساختن معينيان از بخش اجرايي و قرار دادن در چهار ديواري يك دفتر عملاً خنثي را به منزله يك توطئه بر ضد وطن بيان داشته اند.
***
بر گرفته از ستون روزنامك روزنامه شرق
اگر فهمي نباشد ديگر بود و نبود تفاهم مسئله مهمي نيست !

جمعه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۲

ابيانه