جمعه، خرداد ۰۵، ۱۳۹۱

ماریو همسایه ما


ماریو همسایه ما است. یه مرد جوون حدود ۳۵ ساله ایتالیایی الاصل که بر عکس بیشتر هم ولایتی هاش خیلی گوشه گیر و اخمو است و با اینکه الان دو سال است که همسایه ما شده تا چندی پیش هنوز حتا سلام علیک درست و حسابی هم نداشتیم . حتا خودش رو معرفی نکرد و من اسمش رو از روی وایرلس اینترنت اش فهمیدم. تنها زندگی میکنه تو یه خونه ۳ خوابه ! یه پدر و مادر نسبتن مسن داره که خدا شانس بده تقریبن تموم کار های خونه این رو هر آخر هفته میان انجام میدن و میرن . از تعمیرات منزل تا باغبانی و ... هر دو هم انگلیسی رو با لهجه غلیظ ایتالیایی صحبت میکنند و اگر هم زمان برسن حتما دارن به زبون خودشون با هم کلنجار میرن و ظاهرن به هم غر میزنن.
خلاصه من بار ها با ماریو از روی عمد چشم تو چشم شدم و سلام کردم که کم کم اونم آغاز کرد به سلام کردن ولی خوب صورتش همیشه اخمو است و طلبکار. 
هفته پیش جمعه غروب که از سر کار رسیدم لباس عوض کردم رفتم تو باغچه مقابل خونه مشغول باغبونی که دیدم در خونه ماریو باز شد و یه خانم خیلی هات با خنده و غش غش اومد بیرون و سوار ماشین اش شد و رفت. ده دقیقه بعدشم ماریو اومد بیرون با یه جعبه پیتزای خالی که بره بندازه توی سطل ریسایکل داخل پارکینگ اش. 
چش تو چش شدیم دیدم همچی چشم هاش برق میزنه. و سلام کرد و احوالپرسی . برای اولین بار دیدم از اون اخم همیشگی خبری نیست و یه لبخندی هم حتا توی صورتش دیده میشد...

جمعه، فروردین ۲۵، ۱۳۹۱

STATUS!

نشستن پای صحبت آدم هایی که سنی ازشون گذشته و تجربه زندگی دارند خیلی وقت ها برام جالبه. تجربه های خوبی دارند و گاهی نکته های مهمی رو به سادگی و در قالب جملات ساده و یاد آوری میکنند. به ضرورت کاری با یک مرد کانادایی که دهه ششم زندگی اش رو میگذرونه هم صحبت میشم این روزها. دیشب میگفت اگر از شغل ات  خوشت نیاد کم کم از محل کارت خوشت نمیاد بعد از همکارهات و آخر سر هم به تدریج از خودت هم متنفر میشی!

پنجشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۱

TEST

این صرفن یک تست است برای گرد گیری !!