پس از شکست اول تيم ملی مان در مقابل مکزيک سيل اس ام اس ها و پيام های توهين آميز بود که نثار برخی بازی کنان و مربی تيم ملی می شد. مضمون بسياری از آن ها اهانت های ناموسی از نوع شديدا لمپنی بود.
ظاهرا اين اهانت ها باعث شد تا در بازی دوم در مقابل حريف قدر يعنی پرتغال غيرت بچه های تيم آن چنان به جوش آيد که علی رغم برتری فاحش تيم مقابل در تکنيک بازی و سابقه درخشان فوتبال بازی قابل قبولی ارايه دهند. هرچند که دست آخر نتيجه باخت تيم ما و خروج از ماراتن نفس گير جام جهانی بود.
اما ارتباطش به جنگ های ايران و روس:
در دوره دوم اين جنگ ها در زمان مرحوم عباس ميرزا وليعهد فتحعلی شاه قاجار مردم ايران که ناموس خود را در جنگ های اول بر باد رفته ديدند به فرماندهی عباس ميرزا علی رغم برتری نظامی روسيه چنان رشادتی از خود نشان دادند که در تاريخ مثال زدنی است.گرچه که نتيجه جنگ در نهايت به شکست ايران انجاميد و شهرهای نخجوان و اردوباد نيز از پيکر ايران جا شد.
نتيجه:
ناموس و غيرت و تمام موارد ديگر وابسته به آن از جمله ادبيات توهين آميز ناموسی در رسيدن به پيروزی لازم است ولی کافی نيست ***
لطفا نوشته بالا را جدی نگيريد !