یکشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۵

صفحه شطرنج

در يك آزمايش روانشانسي، صفحه شطرنجي را كه در ميانه بازي رها شده بود به مدت فقط 30 ثانيه به دو نفر نشان دادند. يكي از آن ها يك شطرنج باز حرفه اي بود و ديگري يك نفر نا آشنا به بازي. پس از آن از هركدام از آن ها خواسته شد تا روي يك صفحه شطرنج ديگر ، مهره ها را مطابق با آنچه ديده بودند مجددا قرار دهند. شطرنج باز حرفه اي موفق شد 75% صفحه شطرنج را بازچيني كند و فرد نا آشنا به شطرنج تنها موفق شد 20% مهره ها را مطابق آنچه ديده بود قرار دهد. در مرحله دوم ،آزمايش با يك تفاوت تكرار شد. اين بار مهره ها به جاي اينكه در نيمه بازي رها شوند به صورت تصادفي و بدون رعايت قواعد بازي در خانه هاي صفحه شطرنج قرار گرفته بودند.نتايج در اين مرحله براي شطرنج باز حرفه اي و فرد نا آشنا به بازي به ترتيب 25%و 20% بود!بي نظمي و نبودن ضوابط در چيدمان مهره ها توانايي و مهارت فرد حرفه اي را در چيدن مهره ها بر اساس نقش آنها و قواعد بازي، بي استفاده كرده بود.در اين وضعيت او نيز مجبور بود تا همانند فرد عادي براي چيدن مهره ها تنها به توانايي حافظه خود تكيه كند و در اين حال نتايج كار هر دو شخص تقريبا به يك اندازه بود.در جوامعي كه بي نظمي و عدم رعايت قانون به صورت نهادينه و گسترده در آن رواج دارد، بسياري از مهارت هاي اجتماعي مبتني بر قوانين و قواعد جاري در جوامع قانون مدار كار آيي خود را از دست مي دهند. به اين ترتيب افراد با گذشت زمان،هرچه بيشتر به سمت عدم رعايت قواعد و هنجار ها براي پيشبرد مقاصد روزمره خود روي مي آورند
***

هیچ نظری موجود نیست: