سه‌شنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۳

نفس اين بي هوده گي بد جوري به شماره افتاده

what is wrong with me?

یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۳

اگر همه ما مهره هاي يك بازي باشيم چه؟

شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۳

از دامنه هاي دماوند





جمعه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۳


.
اگر اهل دلی با ما صفا کن بی وفا

شنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۳

OLYMPIC GAMES WELCOME HOME


بيست و پنجمين دوره بازي ها المپيك در زاد گاهش با مراسم با شكوهي آغاز شد
بر طبق معمول برگزار كنندگان اين دوره از بازي ها ،‌نهايت كوشش خود را در جهت هرچه با شكوهتر برگزار كردن مراسم آغازين به خرج داده بودند تا المپيك بيست و پنجم در زادگاهش از تمامي دوره هاي قبل ، بارز تر به چشم آيد.
***
با توجه به نگراني از جانب حملات تروريستي ، حضور نيروهاي امنيتي بسيار چشمگير بود. محل قرار گيري و رنگ لباس هاي اين نيروها به نحوي انتخاب شده بود تا كمترين نا هماهنگي با ظرافت برنامه هاي هنري را داشته باشد
***
يكي از زيبا ترين صحنه هاي برنامه حركت زناني بود كه در زير لباس گلوله اي نوراني - سمبل جنين- حمل مي كردند و در همان حال پرتوهاي ليزر شكل نردبان
DNA

را بر روي فضاي ورزشگاه ترسيم مينمودند.
تا به جهانيان بگويند جريان عظيم زندگي علي رغم تمام پستي و بلندي هايش همچنان ادامه دارد

***

در اولين دوره بازي هاي المپيك تنها 14 كشور به رقابت پرداختند و امروز پس از بيش از يك قرن از آن زمان بيش از 200 كشور در اين دوره حضور دارند.رژه ورزشكاران حدود دو ساعت طول كشيد و در اين ميان چند نكته قابل توجه است
- جمعيت حاضر در استاديوم هنگام عبور تيم افغانستان كه پرچم آن را يك ورزشكار زن زيباروي افغاني با لباس محلي حمل ميكرد ، با شور و هيجان بيشتري به تشويق پرداختند . براي تيم عراق نيز صداي تشويق تماشاچيان بيشتر شد.
-كشورهاي برزيل ، امريكا،چين،المان،روسيه،كاناداو يونان بيشترين تعداد ورزشكاران را به ميدان آورده بودند
- تعداد اندك ورزشكاران پرجمعيت ترين كشور دنيا يعني هند تعجب بر انگيز بود
- گزارش گر شبكه الجزيره كه با دقت و سرعت درمورد هريك از كشور هاتوضيحات مختصري ميداد ، با تعصب ناسيوناليستي تنها براي كشور هاي عربي شركت كننده آرزوي پيروزي ميكرد.
يكي از نكاتي كه گزارش گر الجزيره روي آن تاكيد ميكرد سال استقلال كشورها بود. حتي تاريخ استقلال يونان از عثماني را هم اعلام كرد در حاليكه براي كشور هاي عربي كه اكثريت شان در نيم قرن اخير مستقل شده اند هيچ اشاره اي به سال استقلال نكرد.
***
و در آخر با ديدن آن همه نور و شادي و شور و هيجان و زيبايي به ياد انزواي و محروميتي مي افتم كه گريبانمان را گرفته...

پنجشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۳

افسر راهنمايي جلوي يك اتوميبل را گرفت و به راننده گفت:
شما به خاطر بستن كمربند ايمني 50 هزار تومن از طرف انجمن حمايت از ايمني راه ها جايزه بردين .حالا با اين مبلغ چه ميكنيد؟

راننده با تامل گفت :فكر كنم بهتره اين پول را صرف گرفتن گواهي نامه رانندگي ام كنم.

همسر راننده كه در صندلي كناري نشسته بود گفت :جناب سروان زياد حرفاي شوهرم را جدي نگيرين . معمولا وقتي مشروب ميخوره از اين پرت و پلا ها زياد ميگه.

مرد خواب آلودي كه روي صندلي عقب نشسته بود بيدار شد و گفت:نگفتم با ماشين دزدي نميشه فرار كرد؟

و بالا خره از داخل صندوق عقب كسي فرياد زد: از مرز رد شديم؟

شنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۳



جمعه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۳

ایرو*وایوان روی ماسه های داغ دراز میکشند و زن ها را دید میزنند
ایرو پرسید : آن یکی؟
ایوان گفت:نوچ ، زیادی چاق است.
اون؟
نوچ زیادی لاغر است.
زیر آفتاب گرم آبجو هورت میکشیدند و چشم چرانی میکردند.
ایوان گفت: وای اینو باش!
دو دختر با لبس شنای آتشی از کنارشان رد شدند.
شنیدند که یکی به آن دیگری میگوید :نوچ

Fred W.Manzo
بازی جوانمردانه

از کتاب کوتاه ترین داستان های جهان 55 کلمه
----
*Irv