یکشنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۴

در گرماي بعد از ظهر مرداد ماه پيك موتور سوار سيه چرده با صورت و دستان زخمي كه خبر از تصادف چند دقيقه قبلش ميداد خسته و درد آلود بر لب جدول خيابان نشسته بود. ظاهرا زخم ها سطحي بود .چند متر آن طرف تر موتورش روي زمين افتاده بود و بنزين و روغني كه از آن جاري شده بود صحنه اسب هاي تير خورده و خون آلود نقاشي هاي قهوه خانه اي را در ذهن تداعي ميكرد. و در كنار موتور از داخل يك بسته بزرگ مشكي رنگ دو جين قوطي آبجو به رنگ سفيد روي اسفالت سياه برق ميزد!

هیچ نظری موجود نیست: