پنجشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۵

در پاسخ به فروغ

اين هايي كه ميگويي در عين سادگي تكه هاي پازل هزار تكه آرامش زندگي است كه يكي آمده با لگد زيرش زده و رفته و حال بايد هر تكه از اين هزار تكه را از هزار توي زمان و مكان با مشقت و مرارت بيرون كشيد و گرد و خاكش را تكاند٬تميزش كرد و با احتياط سرجايش نشاند. و ميداني تكميل كردن اين پازل چه زماني ميبرد ؟ هرچه لگد محكم تر زمان بيشتر! شايد هيچوقت! ميداني عمر ما هم چه بسا كفاف ندهد. پس بايد مقصد را گذاشت و به همين تكه هاي كوچك پازل كه گه گاه در گوشه مسير يافت ميشود خوش بود. يا گذاشت و رفت و از جاي ديگر شروع كرد.
---
پي نوشت
خواستم اين چند خط را به عنوان كامنت در پاي نوشته ات بنويسم كه سيستم كامنتينگ مجوز نداد!***

هیچ نظری موجود نیست: