دموكراسي از واقعيت تا رويا
جامعه ما در ظاهر اندكي ( فقط اندكي) از مظاهر تمدن و شهر نشيني برخوردار شده ولي در باطن هنوز در گير زد و بند هاي زندگي قبيله اي – اقتصاد سنتي مبتني بر بازار- تعصب ديني و قومي است. در اينجا هيچ طرح بزرگ اقتصادي عمراني يا صنعتي به صورت كامل به انجام نميرسد و هيچ قانوني تمام و كمال رعايت نميشود.قانون را با زر و زور ميتوان خريد و اين به عنوان يك اصل نا نوشته مورد پذيرش بيشتر مردم قرار گرفته است. طبقه متوسط جامعه كه در تغييرات اجتماعي فرهنگي ميتواند نقش بسيار موثري را بازي كند هر روز بيشتر به طبقه فقير نزديك ميشود و از بخش مرفه جامعه فاصله ميگيرد. به ديگر بيان به تدريج شاهد حذف اين گروه از و تبديل جامعه به دو بخش اكثريت فقير و اقليت غني هستيم. اين شرايط هنوز ده ها سال با آنچه پيش نياز هاي اوليه يك دموكراسي پايدار است فاصله دارد و برآيند اوضاع موجود هر چه بيشتر اين فاصله را افزايش ميدهد. نهال دموكراسي ظريف و شكننده است و نمي تواند بر بستر آشوب و خونريزي و جنگ پاي گيرد و بار ور شود. دموكراسي هديه و سوغات هم نيست كه بتوان از كسي گرفت يا به كسي داد. براي اين جامعه با وضع فعلي نسخه دموكراسي پيچيدن بسيار آرمان گرايانه و دور از واقعيت است . اگر خيلي خوشبينانه به آينده نگاه كنيم- ميتوان انتظار داشت شرايط به گونه اي تغيير كند كه:
1) مردم از آزادي هاي اجتماعي بهره مند شوند.
2) با توجه به بهبود روابط با امريكا و ساير كشور ها و باز شدن دست سرمايه گذاران خارجي امكانات بالقوه اقتصادي ( غير نفتي ) ايران مثل توريسم ، تجارت، صنعت و كشاورزي، حق ترانزيت با توجه به موقعيت جغرافيايي، از اين انزواي مرگ آور خارج شده و بالفعل شود و در نتيجه فرصتهاي شغلي براي اين ميليونها نيروي جوان بيكار ايجاد گردد و در آمد و به دنبال آن قدرت خريد مردم افزايش يابد.
دو عامل فوق ( كه در اواسط دهه 50 شمسي نيز تقريبا موجود بودند ) باعث ايجاد آسايش نسبي و ايجاد امكان بيشتر براي تحصيل و مطالعه براي نسل جديد تر ميگردد .بهبود شرايط اقتصادي باعث شكل گرفتن مجدد طبقه متوسط در جامعه به عنوان اكثريت تاثير گذار در جامعه ميشود. تداوم فرضي دو عامل فوق در طول زمان تازه ميتواند بستري آماده سازد براي رشد دموكراسي . در غير اين صورت خود مردم از پايين ترين طبقات تا بالاترين آنها تبديل ميشوند به دشمن شماره يك دموكراسي و آزادي و يا آنرا وسيله اي ميسازند براي رسيدن به منافع شخصي . در وضعيت فعلي اقتصادي در آمد و زندگي بسياري از مردم (مستقيم يا غير مستقيم ) بر پايه رفتار هاي كاملا غير دموكراتيك مثل باند بازي سوء استفاده از موقعيت شغلي ، دور زدن قانون و ...است و بديهي است كه با هر عاملي كه باعث مسدود شدن منابع در آمدشان شود مقابله نمايند.
چهارشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر