شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۲

روياى آمريكايى
يك تاجر آمريكايى نزديك يك روستاى مكزيكى ايستاده بود كه يك قايق كوچك ماهيگيرى از بغلش رد شد
كه توش چند تا ماهى بود!
از مكزيكى پرسيد : چقدر طول كشيد كه اين چند تارو بگيرى؟
مكزيكى: مدت خيلى كمى!
آمريكايى: پس چرا
بيشتر صبر نكردى تا بيشتر ماهى گيرت بياد؟
مكزيكى: چون همين تعداد هم براى سير كردن خانواده ام كافيه!
آمريكايى: اما بقيه وقتت رو چيكار ميكنى؟
مكزيكى: تا ديروقت ميخوابم! يك كم ماهيگيرى ميكنم! با بچه هام بازى ميكنم! با زنم خوش ميگذرونم بعد ميرم تو دهكده مىچرخم! يك ليوان
شراب ميخورم و با دوستام شروع ميكنيم به گيتار زدن وخوشگذرونى! خلاصه خوشم با اين زندگي!
آمريكايى: من تو هاروارد درس
خوندم و ميتونم كمكت كنم!
تو بايد بيشتر ماهيگيرى بكنى .اونوقت ميتونى با پولش
يك قايق بزرگتر بخرى.
و با درآمد اون چند تا قايق ديگه هم بعدا اضافه ميكنى
اونوقت يك عالمه قايق براى ماهيگيرى دارى
مكزيكى: خب! بعدش چى؟
آمريكايى: بجاى اينكه ماهى هارو به واسطه بفروشى اونارو مستقيما به مشترىها ميدى و براى خودت كار و بار درست ميكنى...اين دهكده كوچيك رو هم ول ميكني و ميري مكزيكوسيتي بعدش كارخونه راه ميندازي و با تو ليداتش پول بيشتري جمع ميكني و ميري لوس آنجلس و از اونجا هم نيويورك اونجاست كه ميتوني دست به كار هاي بزرگتري بزني...
مكزيكي: اين كارها چند سال طول ميكشه؟
آمريكايى: پانزده تا بيست سال
مكزيكى: اما بعدش چى آقا؟
امريكايي : بهترين قسمت همينه!موقع مناسب كه گير اومد سهام
شركتت رو به قيمت خيلي بالا ميفروشي اينكار ميليونها دلار عايدي داره
مكزيكى: ميليونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟
امريكايي : بازنشسته ميشى! ميرى به يك دهكده ساحلى كوچيك! جايى كه ميتونى تا ديروقت بخوابى
ماهيگيرى كنى! با بچه هات بازى كنى! با زنت خوش باشى! برى دهكده و يك ليوان
!!! شراب بنوشى! و ديروقت با دوستات گيتار بزنى و خوش بگذرونى


هیچ نظری موجود نیست: