ديدگاه اين تازه مهاجر به محيط اطرافش نگاهي است جستجوگر و مشتاق دانستن، و در كنار اين نگاه قلم روان و بي پيرايه اش اين وبلاگ خواندني را پديد آورده.
بخشي از يادداشت جمعه 4 آوريل 2003
از اسباب آشپزخانه تنها چبزی که اينجا يافت نمی شود قابلمه های باب طبع ايرانی برای طبخ پلو است. جور ديگر هست .استيل و گران .تفلون و قيمت مناسب اما اندازه های کوچک و مجردی. اگر خانواده هستيد حتما قابلمه هايتان را همراه بياوريد. همین طور ظروف پلاستيکی باب طبع ايرانی مثل ظروف دردار و آبکش های بزرگ و مانند اينها فراوان نيست .هست ولی راضی کننده نيست. در حد نياز اولیه همراه داشته باشيد.و لی باقی قضايا مانند بشقاب و قاشق و چنگال و... همه هست .قشنگ هم هست و به خصوص هنگام حراج قيمت های مناسبی دارد . با توجه به هزينه های گزاف اضافه بار ارزش بار کردن ندارد.التبه يک تفاوت عمده با ايران وجود دارد .در مغازه ها و فروشگاه ها برخلاف ايران که انباشته از کالاهای لوکس ترک و فرانسوی و چک و ايتاليايی است اجناس لوکس را تنها در بعضی نقاط خاص می توان يافت در عوض آنچه در دسترس همه هست ساده و صميمی و بی پيرايه است.نوعی سليقه روستايی بر همه چيز غالب است. ازکريستال و نوربرين خبری نيست. همه هرچه هست سراميک و چینی نه چندان مرغوب ولی ساده و شاد و چوب و استيل رنگ نشده و بی واسطه است. بسته به توان مالی با سليقه حاکم بر این فضا کنار می آييد یا اينکه احتمالا مثل من چند تکه از محبوب ترين ظرف و ظروف خانه اتان را باخود به همراه می آوريد.يک جام کوچک نقره اصفهان.يک ظرف شيرينی خوری در دار از جنس بارفتن سبز هديه مادر بزرگ .و يک ماگ خوش نقش و نگار قبرسی سوغات سفر مامان از آن ديار. بعد اينجا که می آيی می بينی ظرف و ظروف تعريف ديگری دارند. سرويس های غذاخوری نه شش نفره که چهارنفره است. مرسوم است که نمک و فلفل دان ها بيشتر آسياب دار باشند تا ساده. حجم ظروف ساده تر و سرراست تر است و پيچيدگی و نقش ونگارش کمتر. و اين سليقه حاکم تو را هم از نقش ونگار دورميکند و با خود همراه.
_______________________________________________________________
آنچه در يادداشت فوق برايم جالب بود توجه نگارنده به زيبايي است كه در سادگي اشيا يافته است. فكر ميكنم ظروف غذاخوري با توجه به استفاده روزمره در خانه تاثير بسيار زيادي بر روحيه آدمي دارد. سادگي، بي پيرايه گي و رنگهاي شاد آنها در كنار راحتي كاربرد امريست كه ظاهرا در آنجا بيشتر از ايران مورد توجه قرار ميگيرد. در اينجا همان اندازه كه در اثر درگيري مدام با پيچيدگي هاي موجود در محيط ، روحمان و شخصيتمان دچار پيچيدگي هاي دروغين شده ،چشممان هم انگار عادت كرده به جستجوي زيبايي درميان نقوش پيچيده.
دوشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر