شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۳

همه خاك ايران...



براي اكثر تهران نشينان مقصد سفرهاي داخلي خلاصه شده است در شمال! شمال كشور به عنوان اولين گزينه و دم دست ترين مقصد مسافرت هرسال شاهد تراكم مسافرين در مواقع خاصي از سال همچون تعطيلات نوروزي و تعطيلات تابستاني است. صحنه هاي راه بندان هاي طولاني در جاده هايي كه استان تهران را به استان هاي شمالي كشور متصل ميكند پيش و پس هر دوره از تعطيلات تكرار ميشوند . نوع مسافرت ها هم اكثرا از نوع از زير اين سقف به زير آن سقف است. الزامات اين سفر ها هم به تناسب فرهنگ افراد انواع اقسام خوراكي و تنقلات سيخ كباب، نوشيدني (‌الكلي و غيره )، سي دي و نوار ، ورقِ بازي و تخته نرد است. بالش ، آفتابه، قليان ناصرالدين شاهي و ساير ابزار آلات تدخين به تناسب نياز افراد و مقاديري ظرف نيز بنا به ضرورت به همراه ساير موارد در ليست قرار ميگيرد. در عوض در موارد اضطراري همچون خرابي اتومبيل ها ( دو سوم خودروهاي در حال تردد در ايران فرسوده هستند) تصادفات ( ايران رتبه اول تصادفات و مرگ و مير جاده اي را در جهان دارد) به ندرت كسي چراغ قوه ،‌ مثلث خطر ، جعبه كمك هاي اوليه، جعبه ابزار و يا كپسول آتش خاموش كن به همراه دارد. حتي موارد اوليه اي همچون آب، بنزين و يا لاستيك زاپاس نيز گاه به جهت كمبود فضاي صندوق عقب غير ضروري تشخيص داده ميشود! معمولا رانندگي در جاده هاي كوهستاني شمال نيز خود حديث مفصلي دارد. نوآوري هاي جماعت لمپن در به نمايش گذاشتن توانايي هاي منحصر به فرد و فرهنگ ويران رانندگي در ايران به همراه ايرادات فني بي شمار خود رو هاي فرسوده و نقايص فني راه ها،‌ شما را به يك رانندگي پر تنش و پر خطر در مسير شمال دعوت ميكند.
جماعت طبيعت دوست نيز در اين بين تقريبا پس از هر نشست و برخاستي در كنار حاشيه جاده و كنار رودخانه انبوهي از زباله هاي غير قابل تجزيه را بر جاي ميگذارند و به اين ترتيب دين خود را نسبت به طبيعت به بهترين وجهي ادا ميكنند.
در تمام مدت مسافرت مشغوليت اكثر حضار خوردن و نوشيدن و رقص و احتمالا گريزي به تدخين است كه تقريبا همه آن ها در تهران نيز به بهترين وجهي قابل انجام است .

غير از استان هاي مجاور درياي خزر و شهر هاي مشهد اصفهان و شيراز بيشتر نقاط ايران از ديدگاه تهران نشينان كمتر مورد التفات قرار ميگيرد. اقليم ايران به لحاظ تنوع آب و هوايي يكي از متنوع ترين اقليم هاي دنيا است. واين تنوع آب و هوايي باعث پديد آمدن جاذبه هاي طبيعي گردش گري منحصر به فردي در اين سرزمين شده است . ولي بسياري از اين جاذبه ها آن چنان گمنام و مهجور باقي مانده اند كه بسياري از ما حتي نام آن ها را نشنيده ايم چه برسد به اينكه آن ها را از نزديك ديده باشيم. و حتي در صورت معرفي آن ها نيز تنها عده كمي حاضر به مسافرت به نواحي ديگري غير از شمال و چند شهر تاريخي معروف هستند. دو سه سالي است كه در خيابان هاي تهران خودرو هاي نو4 wheel drive با مارك هاي جديد در رفت و آمد هستند و لي در جاده هاي خارج از شهر كه اين اتومبيل ها اختصاصا براي حركت در آن ها طراحي شده ، هيچ نشاني از آن ها نميبينيم. در سفر اخيري كه به استان هاي جنوب غرب و غرب كشور داشتم در طي حدود 3500 كيلومتر رانندگي كمتر از 10 درصد خودرو هاي نمره تهران در حال تردد در جاده هاي اين مناطق بودند و اين نشانه عدم تمايل تهران نشينان به مسافرت به نقاط ياد شده است. مردم براي عدم مسافرت دلايل مختلفي از جمله نبود امكانات و امنيت هزينه بالا و... را عنوان ميكنند ولي پيش از همه به نظر من نقش مد و تقليد را در انتخاب مقصد سفر نبايد از نظر دور داشت. موجي كه در هر تعطيلي به سوي سواحل درياي خزر روان ميشود بسياري را با خود همراه ميكند و باز ماندگان از موج هم براي عقب نماندن از قافله خود را براي سواري بر موج جديد آماده ميسازند.

هیچ نظری موجود نیست: