سلام دوستان وبلاگي .من پدرام هستم
راستش به وبلاگ خورشيد خانوم سري زدم در مورد فرنگ جوادي چيز هاي جالبي نوشته بود.من هم خيلي به اين مسئله فكر كرده بوم و اينكه اصولا چرا به اين تيپ ها ميگن جواد.ولي اونچه كه ميخوام بگم اينه كه فرهنگ لمپنيزم كه سالها محدود به جغرافياي محدودي از شهر هاي كشور بود الان به تدريج همه گير ميشه. در كلمات و استعارات موسيقي لباس پوشيدن ..... البته مرز بندي و معيار اين فرهنگ كاملا مشخص نيست و به علايق شخصي آدم ها هم ربط پيدا ميكنه.
ولي علت گسترش اين رفتار بين جامعه ما چي ميتونه باشه ؟ جواب به اين سوال كمي پيچيدست كه انتظار دارم دوستان ديگر عنايت كرده نظرشون رو بگن .نظر من اينه كه هرج و مرج سالهاي اول انقلاب باعث شد:
اول- تعداد زيادي از آدمهاي روشنفكر كه ميتونستن در ارتقاي فرهنگ موثر باشن به اجبار يا اختيار از ايران مهاجرت كردند(و ميكنند) و جاي اونها رو در مشاغل فرهنگي مهم كساني پر كردند كه مستقيم يا غير مستقيم پرورش يافته فرهنگ لمپنيزم (از نوع مذهبي ) بودند.
نا گفته پيداست كه اين امر به و يژه در حيطه آموزش و پر ورش چه تاثيري در فرهنگ پرورش يافته گان داشته و دارد .
دوم- طبقه اي از كساني پديد آمد كه بدون زحمت زياد و با سواري گرفتن از موج حاصل از بحران هاي اقتصادي يك شبه صاحب مال و مكنت گشتند.
اين طبقه نو كيسه نيز اكثرا شامل افرادي با پشتوانه آبا اجدادي لمپنيزم بودند.كه با در دست داشتن ابزار ثروت و تجارت هرچه بيشتر خواسته يا نا خواسته فرهنگ خود را به جامعه به ويژه آنها كه بيشتر با تجارت سروكار داشتند(بازار) تزريق كردند.
مظاهر اين فرهنگ رو ميشه خيلي عيان در جامعه ديد.
شلوار هاي پيلي دار- پاشنه هاي تخم مرغي – ترانه هاي آبگوشتي – لغات و اصطلاحات عجيب غريب –آويختن عروسك ها و اشكال عجيب غريب و حتي سي دي از درو ديوار اتومبيل – رانندگي با وضعيت يه كتي – انتخاب رنگهاي مرده و كثيف -....
حرفم هنوز تمام نشده ولي اين تايپ فارسي ديگه داره خستم ميكنه .
تا بعد.....
سهشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر