نامه هاي بچه ها به خدا
You don`t have to worry about me . I always look both ways
Dean
لازم نيست نگران من باشي . من هميشه دو طرف خيابون رو نگاه ميكنم
دين
Dear God
May be Cain & Abel would not kill each so much if they had their own rooms.
It works with my brother.
Larry
خداي عزيز شايد قابيل و هابيل اونقدر هم ديگه رو نميكشتن اگه هركدوم اتاق جداگونه اي داشتن.براي من و برادرم كه موثر بوده.
لاري
Dear God
How come you did all those miracle in the old days and don`t do any now?
Saymour
خداي عزيز
چرا تو اين همه معجزه هارو زمان قديم انجام دادي و حالا هيچي انجام نميدي؟
سي مور
Dear Mr. God
I wish you would not make it so easy for people to came apart. I had 3 stitches and a shot
Janet
آقاي خداي عزيز
دلم ميخواست آدما رو يه جوري ميساختي كه اينقدر آسون تيكه پاره نشن . من تا حالا سه تا جاي بخيه و يه دونه جاي زخم دارم.
جانت
Dear Mr. God
My Grandpa says you were around when he was a little boy. How far back do you go?
Love Denis
آقاي خداي عزيز
بابا بزرگم ميگه كه وقتي اون پسر كوچيكي بوده تو هم وجود داشتي. مگه تو چند سال قبل از اون بودي؟
با عشق
دنيس
Dear God
Instead of letting people die and having to make news, why don't you just keep the ones got now?
Jane
خداي عزيز
چرا به جاي اينكه بذاري مردم بميرن و مجبور بشي آدماي تازه ديگه اي بسازي ، همين آدما رو كه وجود دارن نگه نميداري؟
جين
-------------------------------------------------------------------
از كتاب نامه هاي بچه ها به خدا
سهشنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر