شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۱

ترجمه كردن كلمات و اصطلاحاتي كه به همراه تكنولوژي جديد وارد جامعه ما ميشود خود حديثي مفصل است . به نظر من اصرار در معادل يابي آنها با توجه به اينكه ما امروز خود هيچ نقشي در پيشرفت تكنولوژي روز نداريم و مصرف كننده صرف هستيم ( آنهم مصرف كننده نا آگاه ) كاري بيهوده است.
لغاتي مثل الكل و يا جبر به احترام دانشمنداني كه كاشف يا پديد آورنده آن بوده اند در همه زبانهاي دنيا استفاده ميشود . و آكنون كه ديگر آز نام آوراني مثل رازي يا غيث الدين جمشيد كاشاني در ايران خبري نيست سعي ميكنيم مثلا به جاي تلفن مبايل بگوييم تلفن همراه ! بعد هم به خاطر طولاني شدن تركيب آنرا به اختصار همراه بناميم. و بگوييم:
همراهم رو گذاشتم تو كيفم.
همراهم رو دزديدن.
از آوردن همراه به داخل ساختمان خود داري كنيد.
در محوطه داخل بانك از صحبت با همراه خود داري كنيد.
همراهت جواب نميداد.
همراهش خرابه.
اين همراهت كه هيچوقت در دسترس نيست!
همراهم رو همراهم نياوردم.
چه همراه خوشگلي !
اينقدر با همراهت ور نرو
همراهتو يه روز به من قرض ميدي؟ قول ميدم سالم برش گردونم
...
يكي هم رو كمربندش يه تيكه كاغذ زده بود نوشته بود به زودي در اين محل همراه نصب ميشود.

هیچ نظری موجود نیست: