جمعه، تیر ۰۷، ۱۳۸۱

برگردان فارسيِ ايميل يك دوست ( با اندكي تغيير ):
هرگاه كه به سرزمين مادري ام باز ميگردم ، صرف نظر از همه مشكلات و گرفتاريهايي كه انتظارم را ميكشد، ناگهان احساس راحتي ميكنم.
صورت ها آشنا هستند . ديگر نيازي ندارم پيش از حرف زدن با هركسي فكر كنم و جمله هايم را به زباني ديگر در ذهن مرور كنم . و تمام صحبت هايي كه در اطرافم به گوش ميرسد را بي زحمت ميفهمم .
من هميشه اين موقع سال را در تهران دوست داشتم. در عالم كودكي تيرماه آغاز تعطيلات و بازي هاي كودكانه بود. و نيز زمان رسيدن آلبالوهاي خوشمزه.
ولي اينك من بزرگ شده ام و همه چيزهايي كه در كودكي ميديدم عوض شده اند . تيرماه آغاز روزهاي داغ و طولاني است و هواي سنگين و نفسگير و بس .
------------------
شهاب جان ممنون.

هیچ نظری موجود نیست: