جمعه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۱

دموكراسي عليه خودش

سلام پدرام هستم .

در دهه سي ميلادي فاشيسم هيتلري با كمك اهرم انتخابات و روش هاي دموكراتيك قدرت را به دست آورد ولي با تكيه به روش هاي غير دموكراتيك به حفظ قدرت پرداخت .
اكنون پس از گذشت 70 سال دوباره تاريخ ميرود تا دو باره تكرار شود . لوپن افراطي با تكيه بر روش انتخابات و آراي مردم درمهد دموكراسي دنيا به مرحله دوم انتخابات راه مي يابد . ناظرين بين المللي پيش بيني مي كنند كه به حكومت رسيدن راست ها در فرانسه آن هم به رهبري لوپن مي تواند چه ضربه شديدي بر بدنه دموكراسي جهاني باشد .
لوپن از سال 1956 به عنوان عضو پارلمان وارد سياست فرانسه شد وي داراي سابقه خشونت خانوادگي و دعواهاي خياباني و اتهاماتي همچون مشاركت در شكنجه و كشتار مردم الجزاير ،‌مشاركت در دست داشتن در قتل سران جبهه ملي فرانسه و تصاحب اموال طرفداران متمول جبهه ملي فرانسه دارد . حال بايد ديد چنين فردي چگونه مي تواند با آراي 6/17 درصد رأي دهندگان فرانسه از ژوسپن پيشي گيرد و به رقابت با شيراك بپردازد ؟ آيا رأي دهنده فرانسوي فراموش كرده كه فاشيسم در دهه 30 و 40 چه بلايي به سر اروپا آورد ؟ هم اكنون صداي چكمه هاي فاشيسم در اتريش ، دانمارك ،‌اسپانيا ،‌ايتاليا و پرتغال از دور به گوش مي رسد كساني كه شعار هاي اصليشان نژاد پرستي ،‌خارجي ستيزي و مقابله با روند اتحاد اروپاست به طرز فزاينده اي به جلب نظر رأي دهندگان جوان اروپايي مي پردازند و اين باعث رشد تصاعدي آراي آن ها در طي 20 سلا گذشته است .
فايده مطالعه تاريخ پيشگيري از تكرار اشتباهاتي است كه انسان ها در طي سال هاي پيش مرتكب شده اند ولي ظاهراً نسل جديد اروپاييان يا اهميتي به گذشته تاريخ معاصر خود نمي دهد يا شرايط را بسيار متفاوت مي بينند .
حتي اگر 15 ارديبهشت لوپن شكست را بپذيرد باز هم در اصل مسئله كه رشد آمار طرفدارن احزاب تند رو است تغييري حاصل نخواهد شد. اگر امروز هم سوسياليست هاي فرانسه در انتخابات پيروز شوند روند فعلي نتيجه انتخابات بعدي را به نفع امثال لوپن تغيير خواهد دارد مگر اين كه بزرگان دموكراسي اروپا چاره اي بينديشد .

فكر مي كنم انديشه و مرام هاي بشري در تلاطم جريان هاي تاريخي از بين نمي رود بلكه تنها به آتش زير خاكستر تبديل مي شوند و منتظر زمان مناسب براي ظهوري مجدد مي مانند . همچنان كه نازيسم كه پس از پيروزي متفقين در جنگ جهاني دوم به ظاهر كاملاً نابود شد در دهه 90 ميلادي مجدداً چهره كريه خويش را با تظاهرات و حمله هاي خياباني به اقليت نژادي در آلمان و فرانسه و سوئد به نمايش گذاشت و تولد مجدد خود را اعلام كرد .
***
تايپيست : آقا ما با پدرام موافقيم . بدجوري هم موافقيم . حال مي كنيد با آقا پدرام ما !!

هیچ نظری موجود نیست: