دوشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۰

سلام دوستان وبلاگي من پدرام هستم
اين چند روزه سرم خيلي شلوغ بود و هست .در گيري هايي در زمينه ....بگذريم.
امروز تصميم بر نوشتن نداشتم ولي محبت دوستاني به ويژه هيس-بامداد-سيزيف-رضا علي -اخترك و بقيه اي كه با عرض شرمندگي از قلم افتاده اند – اي ميل هاشون و لينك هايي كه از سر لطف به اين وبلاگ بي آب و رنگ من و تلخون ميدن وادارم كرد كه همين چند خط رو جهت تشكر و ياد آوري شعر زير تايپ كنم:
..... ساحل افتاده گفت: گرچه بسي زيستم
هيچ نه معلوم شد – آه كه من كيستم
موج زخود رفته اي – نيز خراميد و گفت:
هستم اگر ميروم – گر نروم نيستم.
......
اقبال لاهوري ( اگر اشتباه نكرده با شم !!)
تا بعد....
pedrams@yahoo.com

هیچ نظری موجود نیست: