سرسره آبي
براتون پيش اومده برين تو اين پاركهاي آبي سوار سرسره هايي بشين كه به صورت لوله هاي مار پيچ هستن و كفشون آب جريان داره؟ اولش ارتفاع زياد آدمو به ترديد ميندازه... برم ؟ نرم ؟؟ اگه نرم كلاه ميره سرم ( به سبك سندي ). خلاصه به پشت كه ميخوابي كف سرسره ديگه هيچ كنترلي روي حركتت نداري و همينطور سرعتت زياد ميشه . چون سرسره به شكل لوله و مار پيچه چيز زيادي هم نميبيني . با خودت ميگي اگه با اين سرعت پشت يكي از پيچ ها بخورم به يه مانع چه بلايي سرم مياد. خلاصه اين فكرم پس از چند ثانيه از ذهن ميره بيرون و يه لذت عجيبي مياد تو تن آدم .يه حسي كه با همه حسهايي كه تا حالا تجربه كردي فرق داره. و همه احتمالات خطر رو فراموش ميكني . خودتو ميسپري به دست سرنوشت و منتظر ميشي كه شيب سرسره تورو به يه جاي خوب برسونه.
و اخر سر ناگهان با نور خورشيد كه تو صورتت ميخوره ميفهمي كه وسط زمين و هوايي و تا به خودت بياي با اسافل اعضا ميخوري رو سطح آب...
تو زندگي هم خيلي لذت ها و خوشي ها لازمشون اينه كه ذهنتو از احتمال هاي بد پاك كني . نه اينكه احمقانه خوشبين باشي ولي بدبين هم نباشي . تا بتوني از انرژي مثبتي كه از شعف و لذت لحظات زيباي زندگيت ميگيري استفاده كني.
سهشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر